ارسال
شده توسط کاکو شیرازی در 87/5/7 8:20 عصر
بَری چی ؟
اصلاً تُ قبُی وَواری بر می کنی بری چی؟ اصلاً چادر عاریه سر می کنی بری چی؟
حیف ئی مووات نیس که قایم کردی تو چارقد بی برمون از خرمن زر می کنی بری چی؟
ای خُدت چادرپیچ می کنی که روت نبینن هی ریپس نگی ئی بر اوبر می کنی بری چی
می سگ تو چیشاته که ایطو همه رِ گرفته؟ یی بیله جوون دربه در می کنی بری چی
خون شد دلم از حرکت کجد ارُ مریزت اُی کره تُ ما رِ خون جیگر می کنی بری چی
یی عمری که از عشو بُوُی بُوام سوزندی انگشت نشون سر گذر می کنی بری چی
مر کِسِ دیگه ی ای تو دلت جوونه کرده ما رِ ئی میونه جون به سر می کنی بری چی
صد کش اومدم زاغ سیات چوب زدم من ای چیا بشه می گم که قر می کنی بری چی